به قطع تاکنون بهطور پیوسته نام چین را با پسوندهایی مثل کمونیستی، سوسیالیستی، مارکسیستی، مائوئیستی و غیره شنیدهاید و با خودتان گفتهاید دومین اقتصاد بزرگ جهان یک کشور کمونیستیست که همهی ما را بدبخت کرده است. مخصوصا پس از ماجرای کرونا که انداختن تقصیر به گردن «چین کمونیست» و نه فقط «چین»، اولین کاری بود که رسانههای سرتاسر جهان با ولع تمام انجام میدادند. ولی خب واقعیت ماجرا چیز دیگریست که اطلاع پیدا کردن شما از آن، به ضرر عاشقان جهان سرمایهداری و نئولیبرالهای سرتاسر جهان خواهد بود. فقط کافیست یک فقرهاش را بدانید. مثلا اینکه این چین کمونیستی چهجور کمونیستیست که شرکت اپل میتواند بزرگترین خط تولیدش را در آن راه بیندازد؟! البته مسئلهای که بسیاری از آن بیاطلاعند و دوست ندارند چیزی از آن بدانند این است که استیو جابز نابغه و تیم کوک بزرگ، با توجه به دستمزد، ساعت کار و شرایطی که موجب شده شرکتشان بیشترین تعداد خودکشیهای کارگری در سطح جهان را داشته باشد، اگر در جهانی بر محور عدالت حضور داشتند، باید به همراه حکمرانان چینی، به دلیل جنایت علیه بشریت محاکمه میشدند! بحث اپل یکی از مباحث مربوط به کشوری به نام چین است که یکی از ارکان اصلی جهان سرمایهداریست و خب متاسفانه جز نام حزب کمونیسم، هیچ ربطی به کمونیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم ندارد. کتاب «دختران کارخانه» یکی از مهمترین و بهترین کتابها برای رفتن به درون چین امروز است با تکیه بر وقایعنگاری، گفتوگوها و گزارشهایی که لسلی تی چانگ با حضور در میان زنان و دختران کارخانهها و مراکز صنعتی مختلف حاضر در چین نوشته است. چانگ با رفتن به درون بسیاری از مناسبات کاری و کارگری در چین امروز، به کتابش جامعیتی داده که به بهترین نحو به شما نشان میدهد چرا چین فرم دیگری از سرمایهداریست که به بهترین و هارترین نحو طراحی شده تا منافع سرمایهداران بزرگ سرتاسر جهان را به واسطهی له کردن همهی عزت و شرف آدمها، تأمین کند. دختران کارخانه را برای بازنگری شخصی خودتان در بسیاری از مفاهیم و تعابیر بخوانید تا بدانید که چهطور صنعت فرهنگ هم شما را مجبور به خرید و مصرف کالاهای غیرضروریای میکند که بسیاری جانشان را در خط تولید آن از دست دادهاند و هم ذهنتان را پر از غلطانگاری از معانی و مفاهیم مختلف کرده و خواهد کرد.