خاورمیانه، در آن واحد مقدسترین و نفرتانگیزترین جای جهان است. مجموعهای عجیب و غریب که همهی ادیان ابراهیمی و تعدادی از ادیان غیرابراهیمی لحظهی شروع و سیر رشد و نموشان آنجا بوده و تاریخ و تمدنشان را بهگونهای روایت کردهاند گو اینکه جهان از آنجا آغاز شده و حتی نسخهی پایان جهان را نیز در همین منطقه پیچیدهاند! به هر روی خاورمیانه با کوهستانها، جنگلها، دشتها، دریاها، رودها و کویرهایش، مهمل ابراهیم(ع)، یعقوب(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع)، محمد(ص)، زرتشت، مانی، مزدک و ... بوده است و همهی اینها در عهد عتیق، عهد جدید، قرآن، اوستا و ارژنگ و ... از آغاز تا پایان در همین جغرافیای خاورمیانه زیستهاند و جهان اساطیری و آیینی این مردمان در همینجا خلاصه میشده است. خاورمیانه اما در منظر تاریخ حقیقیاش چیز دیگریست؛ تصویری عجیب و در لحظههای بسیاری از تاریخش دهشتناک. کتاب «تاریخ خاورمیانه» نوشتهی «پیتر منسفیلد» به تاریخ این منطقه از دوران باستان تا امروز پرداخته و با جزءنگری و عدم جانبداری منحصربهفردش، سرشار از توصیه و تحلیل راهگشاست که هم وضعیت امروز را تشریح میکند و هم نشان میدهد چه شد که این شد؛ چند هزار سال است که اینجا سرها بریده میبینیم، بیجرم و بیجنایت! تاریخ خاورمیانه در ویراستی که نیکولاس پلهام پس از درگذشت منسفیلد منتشر کرده، دو فصل تازه در پایانش دارد که به تاریخ چند دههی اخیر به ویژه دوران پساشوروی میپردازد و دو پیشبینی منسفیلد را که یکی اثبات شده و دیگری نادرستیاش هویدا، بررسی و تحلیل میکند. اهمیت این کتاب برای ما مردم خاورمیانه همانقدر است که باید برای یک شهروند آمریکایی و اروپایی باشد. وقتی منسفیلد در فصل آخر کتابش به نام «چشمانداز قرن بیستودوم» آن هم بیش از دو دهه پیش از این، ظهور گروههای بنیادگرای اسلامی را پیشبینی کرده بود و همزمان گفته بود که آمریکا پس از شوروی ورود نظامی به این منطقه نخواهد داشت، و در ادامه، فصلهای افزودنی پلهام، اهمیت تاریخ خاورمیانه در ویراست چهارمش بر همگان روشنتر میشود.