"تاریخ ادبیات داستانی ایران" کتابی است به قلم "حسن میرعابدینی" که در آن ابعاد مختلف ادبیات داستانی را تجزیه و تحلیل کرده است. نویسنده در ابتدا به زمینههای پیدایش رمان فارسی میپردازد و پس از عبور از بحث داستانهای بلند عامیانه، اهمیت نگارش سفرنامه و خاطرهنویسی را بیان میکند. وی بحث ترجمه را در "تاریخ ادبیات داستانی ایران" به دو بخش تقسیم میکند و آنها را یکبار تا سال 1320 و سپس تا سال 1332، مورد بررسی قرار میدهد. مطبوعات همواره نشان دادهاند که تاثیر بسزایی در ادبیات داشتهاند؛ در این راستا "حسن میرعابدینی"، مجلات ادبی و مطبوعات را بار دیگر در دو بازهی زمانی که پیشتر به آن اشاره شد، زیر ذرهبین میبرد و آن را در کنار پاورقینویسی و ماهنامههای ادبی بررسی میکند. پیدایش رمان فارسی، خود مبحثی مفصل است که به دیباچهی نخستین رمانهای تالیفی میرسد. مولف بخشی از کتاب را به رمان تاریخی نیز اختصاص داده است و نسل دوم نویسندگان این سبک رمان را در کنار آثاری که تا سال 1332 به نگارش درآمدند، معرفی میکند. در باب رمان اجتماعی و اخلاقی، مباحث شهرستیزی در رمان، فضای اقلیمی و زنان داستاننویس مورد توجه قرار گرفتهاند و در "تاریخ ادبیات داستانی ایران"، به انواع دیگری از رمان نظیر رمانهای دینی، رویایی و علمی-تخلیلی و همچنین پلیسی و جنایی پرداخته شده است. رمان در دههی 1320 دچار تحولی اساسی شد و تحت برچسب رشد و کمال، آراء و عقاید، انتقاد از دیوانسالاری، خلقیات مردم ایران و رمان عاشقانه، به انتشار رسید. رمان نیز همچون هر پدیدهای دیگری، پیوند خود را با سیاست نشان داد و در این راستا، نخستین کنگرهی نویسندگان ایران و عملکردشان مورد بررسی قرار گرفته است.