انسان دور از خدا، هرگز به سر منزل مقصود نخواهد رسید و قلبی که با یاد خدا آرامش نیابد، طعم آسایش حقیقی را نخواهد چشید. ارزشهای اخلاقی و رفتارهای شایسته، تنها در سرزمین وجود مومن دلبستهی به خدا جوانه خواهد زد و به بار خواهد نشست. کسی که خدا را در همه حال، حاضر و ناظر ببیند، با گناه، خود را آلوده نمیسازد. کسی که خدا را روزی دهندهی خود می بیند، اسیر غمها و دلتنگیها نمیگردد و دست نیاز پیش این و آن دراز نمیکند. انسان مومن به رحمت پروردگار، هرگز در دام ناامیدی نمیافتد و اگر همهی درها نیز به روی او بسته شود احساس یاس و ترس نمیکند. بندهی دلبسته به پاداشهای الهی و لطف خداوند بزرگ، از کمک به بندگان او دریغ نمیورزد و موحّدی که عزّت را تنها از آن خدا میداند و بس، برای رسیدن به عزّت، تن به ذلّت نمیدهد و برای جلب توجه دیگران، بر سر راه دیگران دام نمیگستراند. آن که همهی داشتههایش را از خدا میداند، زبان به دروغ نمیآلاید، دست به سوی حرام نمیبرد و چشم خداداده را در راه نافرمانی خدا به کار نمیگیرد. مسلمانی که توحید و یکتاپرستی دلش را روشن کرده باشد، در ظلمت خود کمبینی و خودبزرگبینی و ترس از خلق و ستم بر مردم و سرکشی و سرافکندگی فرو نمیغلتد. ایمان به خدا مانند درخت تناوری است که اگر در سرزمین وجود کسی ریشه کرد، میوهی نیکوکاری و شادابی و امیدواری را به بار میآورد و آدمی را از خاک به افلاک می رساند.