بعد از شکسپیر نمایشنامه های هیچ نمایشنامه نویسی در تاریخ به اندازهی کار های ایبسن روی صحنه نرفته است. نظریه پردازان تئاتر و اجذا، ز شلگل تا محققان معاصری چون مارتین پوشنر و فردی روکم، بر ساختار گفت و گو محور مشترک میان تئاتر و فلسفه تاکید می کنند و بی گمان پیوند نیرومند و البته همیشه آرامی را بین این دو پیش چشم می آورند. هدا گالبر و شخصیت اصلیاش جان به لب رسیدگی انسان قرن نوزدهم را با مهار دقیق عناصر درام و با شعری برخوردار از دقتی سرد ثبت کرده است. به همین دلیل، همواره فیلسوفان را ز زمان ایبسن تا زمانهی ما مجذوب خود کرده است. هریک از نویسندگان مقاله های کتاب حاضر در واکنش به جنبه های فلسفی غمیق و جذاب هدا گالبر از پس زیمنه و حوزهی مورد علاقی فردی خویش بهره می جوید و بدین سان این کتاب طیف وسیعی از موضوعات را در کار ایبسن برجسته می کند و به بحث میگذارد.