ایدهی حذف، بازنویسی و مخدوش کردن تاریخ، از همان جملهی نخنما و مستعمل «تاریخ را فاتحان مینویسند» از دیرباز وجود داشته است. در خصوص بسیاری از وقایع تاریخی در گذشته شک و شبهههای بسیاری وجود دارد که برطرف شدنی هم نیستند چون هیچ سند مکتوبی جز آنچه برندگان نوشتهاند وجود ندارد و این خود نشانیست بر تناقض ابدی تاریخ در روایت حقیقت. در سدهی بیستم اما ماجرا کمی تغییر کرد و مانند گذشته نمیشد به این راحتیها دست به حذف یا تغییر در واقعهای تاریخی زد، آنگونه که اصحاب قدرت و ثروت در گذشتهها کرده بودند. با این همه از حذف تروتسکی و بسیاری از رفقای بلشویک در عکسهای استالین تا همکاری دولت آمریکا در نادیدهانگاری اسناد سلاحهای بیولوژیک ارتش ژاپن در منچوری و حذف روایتهای کشتار میدان تیانآمن پکن توسط حکومت چین و ... فقط بخش کوچکی از مخدوش کردن تاریخ به دست جنایتکاران پیروز است. کتاب «جمهوری خلق نسیان» به یکی از عجیبترین محذوفات تاریخ معاصر جهان میپردازد و استفادهی حداکثری حاکمیت چین از این واقعه برای برساختن چیزی درست مقابل آن چیزی که بهواقع اتفاق افتاده بود. لوئیزا لیم در این کتاب با مجموعهای از گزارشها، اسناد، گفتوگوها و شاهدان زنده، به درون واقعهی سال 1989 میدان تیانآنمن رفته و نشان میدهد چهگونه حاکمان چین از پس جنبشی اعتراضی و دگراندیش، فرمی از ملیگرایی را بازتولید کرده و با فعالیت رسانهای، فرهنگی و اقتصادی، کل آن ماجرا را از اذهان نسل جدید چینی پاک کرده و به سمت و سویی که میخواستند سوقشان دادند. جمهوری خلق نسیان، بازخوانی تاریخ در زمانهایست که روشنفکران و روزنامهنگاران نمیخواهند دیگر حقیقتی وارونه جلوه داده شود و تلاشیست سترگ برای رسیدن به این نکته که قدرت در همهی ابعادش در دست شیاطین است.