فرهنگ شفاهی هر قوم برساختهی ذهن جمعی آن ملت است؛ به گونهای که هر کس میتواند سهمی در آن داشته باشد و خشتی در بنای بلند آن بنشاند. جشنها و پرسهها، ادبیات و باورها، آیینها و اساطیر شبکهی انسانشناسی آن قوم را تشکیل میدهند و این شبکهی پیچیده همان است که فرهنگ نامیده میشود. اگر بپذیریم که رشد فرهنگ با انتقال سینه به سینهی آن در زمان و مکان صورت میگیرد، پس این ادعا پذیرفتنی خواهد بود که این روزها خردهفرهنگها تا حدودی دستخوش اختلال و سردرگمی شدهاند. این کتاب تلاشی در راستای جبران این خسران و جمعآوری و نظمبخش به پارههای شفاهی تایباد در قالب هوسنهها، لالاییها، رباعیها، قسمآیهها و ...