بارتلبی محرّر هرمان ملویل، این شمایل یگانهی تاریخ ادبیات، ساحت دیگری از بودن که به قطعیت از الزامات جهان نو بود را برای همگان به نمایش گذاشت. بهواقع میتوان گفت بارتلبی آغازگر توان «نه» گفتن و عمل به آن بود! این پارادوکس عظیم که به ما میگفت «ترجیح میدهم که این کار را انجام ندهم»، خود انجام کار سترگی بوده، هست و خواهد بود؛ پراکسیسی که بودن ما در جهان و مواجهه با پدیدههایش را تغییر داد. «بارتلبی و شرکا»ی «انریکه بیلا-ماتاس» بر محور انگارهای ملویلی، پا را ورای ژانر و کلیت ادبیات گذاشته و «نه» بارتلبی را به «نه» در قطعیت رمان بودن یا نبودن، نویسنده بودن یا نبودن، هنرمند بودن یا نبودن و در معنایی، کلیت حیات ذهنی و عینی حضور یا ناحضور در جهان را در فرم چیزی که موجودیتی دارد یا ندارد، به رخ میکشد! همین امر این کتاب را به چیزی تبدیل میکند که رفتن به ورطهاش ناگزیر است و جهانی را میگشاید که نویسندهی طناز و نابغهی کاتالونیایی دریچههایش را با ایستادن بر سر یک «نه» مدام باز کرده و میبندد. بارتلبی و شرکا آغاز یک شبه تریلوژی است که حتی در همین معنا هم باید فقط به حضور پرخدشهی آفرینشگرانی در آنها دلخوش بود که به جهان شکلی میدهند از جنس ترجیح دادن به انجام دادن انجام ندادن!