پاندای بزرگ پرسید : «کدومش مهمتره، سفر یا مقصد؟» اژدهای کوچک گفت: «همسفر.» پاندای بزرگ و اژدهای کوچک داستان همراهی و گفت و گوی دو دوست عجیب و دوست داشتنی استکه به سفری دور و دراز میروند. در این سفر فصل ها را پشت سر می گذرانند و به زیبایی های طبیعت و وجود خودشان پی می برند، بارها اشتباه می کنند و گم می شوند، اما در همین بیراهه رفتن ها به چیزهای شگفت انگیزی دست پیدا می کنند. جیمز نوربری از ترکیب مشکلات شخصی خود، فلسفهی شرق و صحبت با کسانی که می خواستند از تنهایی و اظطراب رها شوند، کتابی زیبا با سخنانی حکیمانه و تصاویری ماندگار خلق کرده که آرام بخش و نوری راهگشا برای هر کسی است که دوران سخت و تاریک را پشت سر می گذارد. «وقتی هوا طوفانی است، به صدای برخورد قطرههای باران روی سنگ گوش کن.»