قرن نوزده و بیست اوج فعالیتهای استقلالطلبانه و آزادیخواهنهی سرتاسر جهان بوده است. تعداد زیادی از کشورهای جهان در این دو قرن شکل گرفتهاند. از آمریکای جنوبی تا اروپا و آفریقا و آسیا، سرزمینهای بسیاری با مبارزههای مسلحانه و مدنی، موفق شدند از زیر یوغ استعمارگران بزرگی نظیر اسپانیان، بریتانیا، عثمانی، آلمان، اتریش – مجارستان، روسیه، فرانسه و ... نجات یابند و کشورهای خودشان را تاسیس کنند. در این میان بحث مستعمرههای این استعمارگران یک چیز بود و بحث ایالتها و استانهایی که چند قرن و هزاره در تسلط این کشورها بودند، چیزی دیگر. ارتش جمهوریخواه ایرلند، جداییطلبان کاتالونیا، سازمان جداییطلب باسک(اتا) و ... تعدادی از این جنبشهای استقلالطلب بودند که البته ریشههای تاریخی خواستشان به جدایی به قرنها پیشازاین برمیگردد. در این میان جداییطلبان باسک وضعیت متفاوتی با بسیاری از گروههای همسنخ خود داشتهاند. این سازمان با پی گرفتن مشی مسلحانه و اقدامهایی نظیر بمبگذاری، آدمربایی و حتی قتل، سالها با دولت مرکزی اسپانیا جنگید و درنهایت در سال 2011 تسلیم شده و به مبارزهی مسلحانه پایان داد. کتاب «دیار اجدادی» نوشتهی « فرناندو آرامبورو» در قالب داستانی نفسگیر، به زندگی زیر سایهی بیش از پنج دهه جنگ و خونریزی میان حکومت اسپانیا و اتا میپردازد. رمانی که روایت بازگشت دو خانوادهی سابقا دوست است که حال پس از آتشبس باز بههم رسیدهاند. دیار اجدادی از پس ازبینرفتن پیوندها و ازهمگسیختن زندگیها و خونهای ریختهشده، حقیقت رازهایی را برملا میکند که دههها در محاق دروغ و فریب باقی مانده بودند. آنچه این کتاب را مهم میکند، نه روایت جذاب و پرکشش، همراه با رازها و جستوجوهاست، بلکه پیش کشیدن این پرسش است که «آیا همهی اینها ارزشش را داشت؟»