فرانسیس فوکویاما، نویسنده و تحلیلگر لیبرال، سی سال پساز مدعایش مبنی بر اینکه لیبرال دموکراسی بهترین و کاملترین نظریه برای ادارهی جامعه است، در گفتوگویی عجیب اعتراف به اشتباه کرده و گفته که برای نجات انسان و جهان نیاز مبرم داریم به جنبشی سوسیالیستی. این نیاز مبرم سالهاست که بر همگان روشن شده و به جز سرمایهداران و جیرهخوارانشان، هرآنچه بر زمین و انسان آوار شده نشان میدهد که یا باید هرچه زودتر از شر سرمایهداری و نئولیبرالیسم خلاص شویم یا اینکه پایان مرگبار جهانمان را بپذیریم. کتاب «انقلاب زیستبومی: صلح با کرهی زمین» روایتی تحلیلی و آیندهنگر از همهی بلایاییست که بر سر زمین عزیزمان و همهی موجوداتش آمده و اگر فکری به حالش نکنیم، پایانی محتوم و دردناک در انتظارمان است. جان بلامی فاستر، پژوهشگر و نظریهپرداز مارکسیست که همواره تحقیقات بزرگی دربارهی محیط زیست جهان انجام داده است، این بار در «انقلاب زیستبومی» بر الزام همبستگی عمومی و جهانی برای نجات جهان پافشاری میکند و مینویسد که این کار باید خیلی سریع هم اتفاق بیفتد، چون به گفتهی او و بر اساس پژوهشهای عظیم انجام شده، فرصت بسیار کمی برای نجات جان خودمان و زمین باقی مانده است. نگاهی سرسری به محیط اطرافمان، بحرانهای آب، خاک و هوا و انبوهی مشکلات ریز و درشت برآمده از دل این بحرانها که فقط و فقط سرمایهداری و سرمایهداران موجب آن شدهاند، نشان میدهد که وضعیت به چه حدی وخیم و بغرنج است. انقلاب زیستبومی دعوتیست به خشمی بزرگ، جهانشمول و همهگیر که باید درون همهی ما شعلهور شود تا بتوانیم خودمان و جهانمان را نجات دهیم. این کتاب شرح، توصیف و نقشهی راهیست در راستای بازتنظیم رابطهمان با طبیعت برای رسیدن به صلح با کرهی زمین، صلحی که ممکن نمیشود مگر با نابودی کامل سرمایهداری.