انقلاب جنسی: اصطلاحی خاطره انگیز، اما امروزه چه معنایی می توان به آن داد؟ "جنسیت" چگونه به وجود می آید، و چه ارتباطی با تغییراتی که زندگی شخصی را به طور کلی تحت تاثیر قرار داده است، دارد؟ نویسنده در پاسخ به این سوالات، بسیاری از تفاسیر غالب از نقش جنسیت در فرهنگ مدرن را به چالش می کشد. نویسنده پیشنهاد میکند که تغییرات انقلابی که در آن تمایلات جنسی بیشتر شده است طولانیمدتتر از آن چیزی است که عموما پذیرفته میشود. او آنها را ذاتی توسعه جوامع مدرن به عنوان یک کل و ویژگی های گسترده ی توسعه می داند. جنسیت به صورتی که امروز می شناسیم، آفریده ی مدرنیته است، زمینی که در آن گرایشات متناقض زندگی اجتماعی مدرن به طور کامل خود را نشان می دهد. رهایی و ظلم، فرصت و خطر - اینها بخشی از ترکیبی هولناک شده اند که زندگی فردی ما را به طور غیرقابل مقاومتی به نتایج جهانی و دگرگونی صمیمیت پیوند می دهد. ما امروز در نظم اجتماعی زندگی می کنیم که در آن، برای اولین بار در تاریخ، زنان با مردان برابر می شوند – یا حداقل ادعای برابری را به عنوان حق خود مطرح کرده اند. نویسنده سعی نمیکند نابرابریهای جنسیتی را که در حوزههای اقتصادی یا سیاسی وجود دارد، تحلیل کند، بلکه در عوض بر حوزه شخصی پنهانتری تمرکز میکند که در آن زنان - زنان معمولی، در مسیر زندگی روزمرهشان، کاملا جدا از هر دستور کار سیاسی-پیشگام تغییرات مهم و قابل تعمیم بوده است. این تغییرات اساسا به کاوش در پتانسیلهای «رابطه ناب» مربوط میشود، رابطهای که برابری جنسی و عاطفی را پیشفرض میگیرد.