به سرگذشت آدمی که نگاهی بیندازیم، زمانههای عسرت و ذلت بسیاری را مشاهده خواهیم کرد که عرصه را بر انسان تنگ کردهاند. بنیبشر همواره با خود، جهان و سرنوشت پنجه در پنجه بوده است. جهان امروز ما هم میراثدار این مصائب است و در نتیجه، رنجاندیشی و تفکر دربارۀ ماهیت انسان در هنگامههای رنج و حرمان از جمله ضروریاتی به شمار میرود که به فهم وضع انسان کمکی درخور میکند. سایمون کریچلی به همین منظور به مسئلۀ تراژدی و بنمایههای اصلی آن پرداخته تا راهی به خودفهمی و خودشناسی ما بگشاید. کریچلی نخست زمینه و زمانۀ تکوین تراژدی را بررسی میکند و سپس به ما نشان میدهد تراژدی با نگاه به وضع سوگناک و البته همیشگی آدمی، جوهرۀ انسانی را از دل طوفان بلایا و مصائب بیرون میکشد. به این ترتیب تراژدی دیگر نه مسئلهای تاریخی یا گونهای ادبی، بلکه تلاش انسان برای فهم وضع خویش است.