داستان کوتاه، مانند سایر ژانرهای نویسندگی، در طول دو قرن گذشته با چالشهای متعددی مواجه بوده است. این نوع داستان در حد فاصل قرن هجده و نوزده، بالید و به بلوغ رسید و در قرن بیستم، شکوفا شد و تکامل خود را به رخ کشید. از اواسط قرن بیستم به بعد که این سرو جوان بر ادبیات سایه میافکند، مخاطب، خود را با مجموعه وسیعی از داستانها روبهرو دید که از اساس با داستانهای دورههای قبل تفاوت دارند. نوآوری ساختاری و تجربهگرایی در ساخت و زبان قصه، و نیز تنوع جریانها و مکاتب فکری، را میتوان نوآوریهای کلیدی در داستاننویسی در نیمه دوم قرن بیستم دانست. این گوناگونی سبکی، ساختاری و موضوعی در داستانهای کوتاه ممکن است به رشد نسل متفکری از نویسندگان معاصر برگردد که پس از پیدایش پست مدرنیسم در میانه قرن بیستم وارد عرصه نگارش داستان شدند؛ نویسندگانی که در ادامهی پارادایم ترقی معنایی، با رساترین زبان و تأثیرگذارترین داستانها، آثاری نوشتهاند که مشکلات ریز و درشت انسان در جامعه امروزی را با خوانندگان در میان میگذارد. کتاب پیش رو تحت عنوان "توقف نکن" اثری است منتخب از داستانها و مقالاتی که در مجلهی نیویورکر به چاپ رسیدهاند و "لیدا قهرمانلو" آنها را ترجمه کرده است. نیویورکر به عنوان نشریهای که برخی از بزرگترین آثار داستانی جهان را در خود جای داده، از معیارهایی برخوردار است که کیفیت تکنیکی و ادبی داستان را تضمین میکند. از میان داستانهای منتشر شده در این نشریه، "لیدا قهرمانلو" هفت داستان را برای کتاب "توقف نکن" برگزیده و در انتهای هر کدام، مقالهای مرتبط را، که آن هم در این مجله به چاپ رسیده و دید بهتری نسبت به نویسنده و داستان به مخاطب میدهد، آورده است.