آموزش دقیقا از لحظهای که تبدیل به نظام شد و شکل سیستماتیک گرفت، بخش بزرگی از مسئولیت هرآنچه آدمها در جوامع مختلف به آن تبدیل شدهاند را باید به عهده بگیرد! هشدارهای عالمان علوم تربیتی و علوم اجتماعی، به خاصه در طول قرن گذشته، همواره متوجه وضعیت مدارس و شیوههای آموزشی و تربیتی آنها در سرتاسر جهان بوده است. مدارسی که با دانشآموزان از کودکی به مانند مشتی زندانی و مجرم یا گلههایی از احشام برخورد کرده و میکنند، فهم درستی از انسان و کودکیاش ندارند. نکتهی دیگر اکثریت قریب به اتفاق مدارس در همهی جهان، این بوده و هست که مدرسهها به جای آموزش و تربیت بر اساس معیارهای اخلاق انسانی، برابری، عدالت و آزادی، آنهم با درک مسئلهی کودکبودن، مروج خواستههای حکومتها و صاحبان پول و قدرتند. در میان خیل عظیم مدارسی که تحت لوای نظامهای آموزشی مختلف، انسانبودن را به بچهها یاد ندادهاند، مدرسهی سادبریولی در ماساچوست آمریکا، نمونهای یگانه و درخشان است که از اواخر دههی 1960 کار خود را آغاز کرده و همچنان با حفظ همان آرمان بزرگ و شگرف اولیهاش، به تجربهای ناب در تاریخ آموزش تبدیل شده است. کتاب «تجربیات مدرسهی سادبریولی؛ به روایت دستاندرکاران یکی از قدیمیترین مدارس دمکراتیک دنیا» مجموعهای از یادداشتها، جستارها و مقالههای افراد مختلفیست که در این مدرسه فعالیت کرده و تجربههایشان را نوشتهاند. این کتاب با توجه به فرم رهاییبخش آموزش در مدرسهی سادبریولی و نتایج درخشان آن در دهههای متمادی فعالیتش، میتواند کمکحال همهی دستاندرکاران نظام آموزشی، آموزگاران، والدین و حتی دانشآموزان باشد. تجربیات مدرسهی سادبریولی روایتگر فرمی از آموزش مبتنی به نیازهای کودکان و نوجوانان از درون حالات، روحیات و افکار خودشان است که موفقیت هر انسان را چیزی تحمیلی و از بیرون تصویر نمیکند و رستگاری را امری درونی و فردی که مبتنی بر همزیستی و تعهد به جامعهی انسانیست، میداند.