«واقعیت هنر، واقعیت تخیل است.»، این جملهی جانت وینترسون عصارهی همهی متنهای کتاب «هنر معترض» است. وینترسون، شوخطبع، تلخکام، عصیانگر، دیوانه و هشیار، همهی آنچه در رمانهایش دیده و خواندهایم را با شاخ و برگهای نظری و تئوریک و احوالات روزمرهای که نمیشود در داستان گنجاند، وارد جستارهای این کتاب کرده و یکی از خوشخوانترین کتابهای نظری دوران ما دربارهی هنر، ادبیات و زندگی را نوشته است. این نویسندهی انگلیسی که امروز دیگر در قامت یکی از استادان فانتزیهای روشنفکرانهی معاصر، چهرهی شناختهشدهایست، در هنر معترض تأکیدش را بر بسط مفهوم واقعیت، مسألهی واقعیت در هنر، وجود عنصر خیال و تفکر و هنر خیالانگیز گذاشته و هرکدام از این مباحث را به بهترین نحو پرابلماتیک کرده است. هنر اعتراضی در نزد وینترسون، هنریست که بیش از هر چیزی میتواند نسبت درستی با واقعیت واقعا موجود و رابطهاش با تخیل هنرمندانه برقرار کند. کتاب هنر معترض حاوی متنهایی شورانگیز و برانگیزاننده است که اشتیاقی را ایجاد میکند که هر خوانندهای باید از نویسندهی «اشتیاق» انتظار داشته باشد.