یک دهه از ناپدید شدن ترومنل برانسون می گذرد و تنها اثری خونین از خود به جای گذاشته است. چهره زیبای او هنوز مانند یک ملکه مراقب روی پوسترهای روی دیوارهای کلیسای باپتیست شهر، ایستگاه پلیس و دبیرستان آویزان است. همه آنها یک چیز را وعده می دهند: ما شما را پیدا خواهیم کرد. در همین حال، برادر ترو، وایات، بهعنوان مردی در ویرانه خانه خانوادگی قدیمی زندگی میکند، که توسط پلیس از تخلفات پاک شده اما در دادگاه افکار عمومی و در یک مستند جدید درباره جنایت محاکمه و محکوم شده است. وقتی وایات دختر گمشدهای را پیدا میکند که در مزرعهای از قاصدکها انداخته شده و آرزوهای بیصدا میکند، معتقد است که او یک نشانه است. جوانترین پلیس شهر، اودت تاکر، معتقد است که او کاتالیزوری است که شهری در حال جوشش را که هنوز در انتظار بازگشت دختر گمشدهاش به خانه است، شعلهور میکند. اما اودت نمی تواند نگاه کند. او زخمی را به اشتراک می گذارد که .. جولیا هیبرلین در کتاب همه ما در تاریکی یکسانیم یک اثر هیجانانگیز روانشناختی پرترههای فراموشنشدنی از یک زن و دختری را ترسیم میکند که تصورات زیبایی و قدرت فیزیکی را دوباره تعریف میکنند. "این داستان هولناک گناهان مدفون شده، بی امان غیرقابل پیش بینی است." - تایمز