کتاب" شغل خسته کننده ام، نامزد سابقم و همه بدبختی های دیگر من" همانطور که از عنوانش مشخص است، داسانی بسیار ساده دارد.شخصیتی در داستان هست که ناگهان متوجه میشود چیزی او را خوشحال نمی کند. ازآن به بعد داستان مسیر متفاوتی را طی می کند. ما وارد یک بازی تعقیب و گریز میشویم. همه چیز به سادگی ادامه پیدا می کند. همین سادگی یکی از نکات مثبت این داستان است که برای خواننده جذاب خواهد بود. ماری واری نویسنده این کتاب به ما نشان می دهد که برای یک روایت خوب لازم نیس حما رویداد هایخیلی عجیب و غریبی را خلق کنیم. فقط کافی است روایت گر خوبی باشیم ا که خواننده را به داسان جذب کنیم. این کاببه فارسی توسط آریا نوری برگردانده شده است. ژولیت یک دوست پسر، یک شغل، یک آپارتمان و سی و یک جفت کفش دارد. اما همه چیزهای خوب به پایان میرسد: یک شبه، او خودش را مجرد، بیکار و بیخانمان میبیند! مجموعهای از سوء تفاهمهای باورنکردنی او را مجبور میکند تا با بزرگترین وحشت خود - هواپیما - روبرو شود و در تعقیب سابق خود و دوست دختر مرموز جدیدش به مالدیو پرواز کند. بدیهی است که باز هم هیچ چیز طبق برنامه پیش نمیرود.