عباس دانشگر، یک جوان دهههفتادی پرشور اهل فکر عاشقپیشه بود که به رغم سن و سال کمش، دوراهیهای زندگی را خوب میشناخت؛ مثل یک نقشهخوان حرفهای که پشت فرمان ماشین مسابقهی سرعت زندگی نشسته، بیآنکه در دام کورهراهها بیفتد و سرگرم مناظر و بازیچهها شود، از کنار ما گذشت و سبقت گرفت. او در گرماگرم نبردهای سوریه، راهی شام میشود و پلهپله اوج میگیرد تا سرانجام پیشوند شهید را در کنار نامش بگذارند. «راستی دردهایم کو؟» روایتی است از حیات عباس که از زبان خود او بیان میشود. نویسنده کتاب کوشیده است که از زبان دستنوشتهها و گفتار عباس بهره بگیرد، به مقصود و احوالات او نزدیک شود و پارههای بهمپیوسته خردهروایتهای مربوط به او را به هم قفل و زنجیر کند و برشی از حیات او را از دوران نامزدی تا شهادت به تصویر بکشد.