اینکه چه فرایندی طی شده و چه سازوکاری شکل گرفته تا یکی از اعضای کا. گ. ب به بالاترین درجهی قدرت در روسیه برسد و نه فقط بیش از دو دهه بر رأس قدرت باشد بلکه شیوهی حکمرانی و فرم سیاستورزیاش به یکی از ایسمهای علم سیاست افزوده شود، جای بحث و مداقهی بسیار دارد. ولادیمیر پوتین از زمان به قدرت رسیدنش در 1998 یعنی درست هفت سال پس از فروپاشی شوروی، چنان به سرعت قدرت را در روسیه قبضه کرده و نفوذ قدرت و فرم سیاستورزیاش را در میان همسایگان شرق و غرب و جنوب روسیه به خوبی گسترش داده، که امروز میتوان روسیه را در همان مسیری دانست که چین قرار دارد و آمریکا تنها برابر این دو کشور است که در موضع ضعف قرار دارد. کتاب «دموکراسی پوتین؛ ایدئولوژی، افسانه و خشونت در قرن بیستویکم» به واکاوی شیوهی حکمرانی منحصربهفرد و موفق پوتین از دل مناسبات پیچیدهی قدرت و ثروت در روسیهی پساشوروی میپردازد و روسیهی پوتین را ورای خوانش غرب و به خاصه آمریکا، در واقعیت واقعا موجود این جغرافیا و فرهنگ دیده و تحلیل میکند. ولادیمیر تیسمانانو و کیت سی. لانگدن، نویسندگان کتاب دموکراسی پوتین، جنبههای گونهگون پوتینیسم را از منظر ایدئولوژی داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد، فرهنگ و غیره بررسی کردهاند و با ریزبینی و نکتهسنجی دلایل میل حکمرانان بسیاری از ممالک غیر غربی به شیوههای حکمرانی از جنس روسیهی پوتین را نیز تشریح کردهاند.