پایان جهان همواره اذهان بشر را به خود مشغول داشته است. از دیرباز منجمان، پیشگویان، جادوگران، عالمان ادیان کهن باستانی و ادیان بر پایهی چندخدایی و یکتاپرستی و... همگی به این فکر کردهاند که این جهان همانطور که آغازی دارد، پایانی هم خواهد داشت؛ اینکه این پایان چهگونه است، بحثیست که هنوز پاسخ مشخصی ندارد. امروز با همهی پیشرفتها و دانش عظیمی که تصور میکنیم به آن رسیدهایم، طبق یافتههای محققان، در خوشبینانهترین حالت، موفق به شناخت پنج درصد از جهان شدهایم و این به معنای جهل غیرقابل تصور ما نسبت به جهان در همهی ابعاد و شئون آن است. اما این فهم پر از نقصان و نادانی ناامیدکنندهی ما نسبت به جهان، موجب نشده که بیوقفه برای فهم آغاز و انجام، جستوجو و مداقه نکنیم. کتی مک نویسندهی کتاب «پایان جهان: از منظر اخترفیزیک» با تلنگری پیرامون امکانیت پایان جهان در هر لحظه که تصورش را کنیم، چه همین حالا چه میلیونها سال پسازاین، جستوجو و مکاشفهاش را در خصوص چگونگی و چرایی به انجام رسیدن هستی آغاز کرد. این پژوهشگر در این کتاب با کمک یافتهها و پژوهشهای پیشین و هرآنچه امروز بشر به آن رسیده، با مبنا قرار دادن اخترفیزیک، به زبانی بسیار موجز و قابل فهم، امکانهای مختلف به پایان رسیدن جهان را بررسی کرده و توضیح داده است. پایان جهان بررسی موشکافانهی پنج فرضیهی ممکن است: انبساط بزرگ، مرگ حرارتی، گسست بزرگ، واپاشی خلاء و برخورد با جهانی موازی! این پنج فرضیه و امکان پایان جهان در این کتاب با زیر نظر گرفتن یافتههای اخترشناسی، فیزیک، مکانیک کوانتومی و ... بررسی شدهاند و درنهایت متنی خواندنی و جذاب در اختیار علاقهمندان به این مباحث قرار گرفته است.