بازرس بارلاک یک سال فرصت دارد تا زندگی کند ، اما او آرام نمی گیرد. وقتی بازرس بارلاک متوجه می شود که یک جراح سوئیسی موفق شباهت زیادی به یک جنایتکار جنگ بدنام نازی دارد ، سوءظن درون او شروع به رشد کردن می کند - آیا آنها می توانند یک شخص باشند؟ بازرس بیمار که مصمم به افشای هیولای پشت ماسک جراح است ، خود را در کلینیک اختصاصی دکتر مورد معاینه قرار می دهد. اما همه چیز طبق برنامه ریزی های او پیش نمی رود و به زودی بارلاک متوجه می شود که مورد رحمت طعمه ی خودش قرار گرفته است. آیا او قبل از اینکه خیلی دیر شود راهی برای نجات خودش پیدا می کند؟ داستان اینگونه شروع می شود که بازرس هانس بورلاخ ، که در پایان کار خود و مبتلا به سرطان ، در حال بهبودی از یک عمل جراحی است شاهد این است که چگونه دوست و دکترش ساموئل هونگرتوبل هنگام دیدن عکسی در مجله ای که می خواند ، رنگ پریده و عصبی می شود. سوء ظن یک کتاب رمز و رازگونه ی تاریک در مورد مبارزه ی یک مرد در حال مرگ برای از بین بردن شروری است که در کمین دیدگان است. فردریش دورنمات (1921-1990) نویسنده و درام نویش سوئیسی بود ، مشهورترین آثار روی در میان نمایشنامه هایش "ملاقات" و "فیزیکدانان" بود که باعث شهرت وی به عنوان یکی از بزرگترین نمایشنامه نویسان در زبان آلمانی شد. او همچنین چهار رمان جنای بسیار معتبر نوشت - تعهد ، قاضی و جلاد او ، سوءظن و اعدام عدالت .