ادبیات در حقیقت زنده ترین و گویاترین رابطۀ بشر و طبیعت است؛ زیرا آنچه انسان دربارۀ طبیعت می اندیشد در قالب شعر جلوه می نماید. ادبیات، کتاب افکار و احساسات و تخیلات بشری است که مظاهر طبیعت را به خوبی می توان در آن یافت. بی شک آنچه زیر بنای ادبیات کهن سال فارسی است طبیعت است. خاصه عشق و علاقۀ شاعران سبک خراسانی، شعر این شاعران و نگاه آنها در پی زیبایی های مادی، محسوس می گردد و بر سطح هر چیز متوقف می ماند. در این میان شاعرانی همچون «فرخی و عنصری» از پیشتازان وصف طبیعت هستند. اوصاف طبیعت در اشعار این دو شاعر در عین سادگی و روشنی در خور توجه بوده و از قوۀ ابتکار و ذوق آفرینندة وی حکایت می کند. شاعر به طور مستقیم به توصیف پرداخته و به اصطلاح «تصویر به خاطر تصویرسازی» است. در این اثر نویسنده صور خیال در اشعار این دو شاعر را مورد بررسی قرار داده است.