کشور آفتاب تابان، سرزمین شینتو، امپراتورها، شوگانها، ساموراییها، میجی، هاراکیری، کابوکی، سلاحهای میکروبی، بمباران اتمی، کاراته، انیمه، گودزیلا، ادبیات و سینمای وحشت، گیشاها و یاکوزاها! و البته بسیاری چیزهای دیگر که فهرست بلندبالایی از تأثیرگذارترین پدیدههای تاریخ بشر از گذشته تا امروز را میسازند. درمیان پدیدههای جهان ژاپنی، گروههای تبهکاری و فرمهای منحصربهفردی از جرایم سازمانیافته، به خاصه از آغاز قرن بیستم تا به امروز، بخش جداییناپذیر این کشور بوده و هستند. کتاب «من» اثر «تومویوکی هوشینو» نویسندهی بزرگ هرازهی سوم ژاپن، یک جرمانگاری غیرمعمول است که داستانش را از اعماق فرم خاصی از کلاهبرداری ژاپنی شروع کرده و به فراسوی زندگی و زمانهی انسان ژاپنی در دل تاریکترین مناسبات فردی و اجاماعی میرود. من هوشینو قصهی فردیت نابودشده و انسان از معنا تهیشده با وجود حضور همچنانی خاطرههاست، آنجا که شخصیتها نمیدانند از اساس وجود دارند یا نه و اینکه واقعیت چیست و چهگونه است؟ من، روایتیست که خموشی و خمودگی ناپدیدشدگان در سیستمی را نمایش میدهد که هستند ولی گویی نیستند. شاید هم ماجرا را باید جور دیگری دید و به زبان شاعر بزرگ ما گفت: بحثی نه که وسوسهایست این بودن یا نبودن!