آنچه جرقه و شعلهی میلم را بر می افروزد چیزی به جز خود زیبایی نیست، نه زیبایی باتنی و نه زیبایی نفس، شاید حتی یک جفت چشم، یک چهره یا یک بدن هم نه، به عکس، یک نیم نگاه، یک نظر، یا یک حالت، ویژگی هایی که هم جسمانی اند و هم روحانی. آن ها را ابیات جداگانه ای از شعری منظوم، قطعاتی از اثری بزرگ، تلقی کنید که بسی وعده منی دهند ولی زیاد سخن نمی گویند و گاهی بی رحمانه فریبنده اند. و در هیچ یک از این موارد قضاوت من مبنی بر اینکه شما زیبایید قضاوتی که با جرقهی میل یکی است، چیزی همچون حکمی فلسفی نیست. قضاوت من به آنچه تا کنون آموخته و تجربه کردهام مربوط نیست، بلکه مربوط است به آنچه امیدوارم در آینده بیاموزم و تجربه کنم. این تجلیای است از نیاز من به مصاحبت م معاشرت پر شور-جنسی، روانی، اخلاقی، با شخصی دیگر، نیازی که امکان ندارد از طریق تامل فلسفی تامین شود.