وقتی نام تئاتر به میان میآید، باید حواسمان باشد که سروکارومان با هنری ریشهدار و کهن است. صحنهای که امروز مقابل آن مینشینیم تا نمایشی را تماشا میکنیم، دستکم ۲۵۰۰ سال تاریخ مکتوب را پشت سر خود میبیند. همین است که پیدایش سینما و تلویزیون و اینترنت و چه و چه تأثیری بر تئاتر نگذاشته و در حالی که بسیاری از رشتههای هنری را به بایگانی تاریخ سپرده است، در مقابل تئاتر کاری از پیش نبرده است. جانسختی تئاتر در طول تاریخ آن شاید به ریشههای مستحکم فکری و فرهنگی آن مربوط میشود. بهرغم نمایشهای سطح پایینی که در هر دوره ممکن است روی صحنه رفته باشد، تئاتر همیشه هنری فرهیخته و روشنفکری قلمداد میشده است. با همهی این اوصاف، نمیتوان تئاتر را صرفا به زمینههای فرهنگی و هنری و روشنفکری آن محدود کرد. دستکم از برتولت برشت به این طرف همه میدانند که تئاتر واجد کارکردهای پداگوژیک (آموزشی) هم میتواند باشد. بهعبارتی دیگر، تئاتر در محدودهی تعریف ارسطویی خود باقی نمانده و صرفا تقلید از یک کنش محسوب نمیشود، بلکه همچون میتواند بهعنوان ابزاری به کار بیاید که در خدمت تعلیم و تربیت و آموزش مسائل گوناگون حیاتی و تجربیات زندگی انسانهاست. رحمت امینی در کتاب «تئاتر پداگوژیک (تعلیمی-تربیتی)؛ مبانی و معیارها» که از سوی انتشارات افراز منتشر شده، کوشیده است این مقوله را از جوانب مختلفی بررسی کند. البته او در همان فصل اول کتاب خود یادآور شده است: « اصطلاح تئاتر پداگوژی صرفا به دورهی کودکی محدود نمیشود و گسترهی آن بزرگسالان را نیز شامل میشود. محور اصلی این پژوهش تئاتر پداگوژی یا تئاتر تعلیمی تربیتی کودکان خواهد بود. زیرا اعتقاد ما بر این است که در صورت گشایش راهی برای بهرهگیری از تئاتر در آموزش و پرورش کودکان، میتوان به امتداد این مسیر در دورههای سنی بعدی امیدوار بود.» کتاب «تئاتر پداگوژیک (تعلیمی-تربیتی)؛ مبانی و معیارها» مشتمل بر پنج فصل است: «کلیات»، «تئاتر مرسوم و تئاتر کاربردی»، «تعلیم و تربیت، بازی، نمایش»، «نمایش تعلیمی-تربیتی کودکان» و «نقش نمایش تعلیمی-تربیتی در آموزش و پرورش».