قبیله های اخلاقی یک شاهکار است، کاری برجسته و سرشار از ابتکار که خواندن دیدگاهایش به طرز شگرفی لذت بخش است. «جاشوا گرین» در کتاب «قبیله های اخلاقی» از مغز اخلاقی برایمان میگوید که تکاملش در بین افراد هر گروه مختلف بوده است. به دلیل چنین تکامل ناقصی و به علت باورهای اخلاقی متفاوت گروههای انسانی (قبیلههای انسانی) است که آنها دائم در حال نزاع با یکدیگرند. مغز انسان بهگونهای طراحی شده است که قادر به زندگی قبیلهای با دیگران و کنارآمدن و یا مبارزه با آنها میباشد. با کوچکشدن جهان، خطوط اخلاقیای که ما را از هم جدا می کند برجستهتر و گیجکنندهتر میشوند. ما بر سر همه چیز از قوانین مالیاتی گرفته تا گرمشدن کرۀ زمین میجنگیم و نمیدانیم که کجا میتوانیم نقطۀ اشتراک خود را پیدا کنیم. قبیلههای اخلاقی با ترکیبی بزرگ از علوم اعصاب، روانشناسی و فلسفه، علل اساسی درگیری مدرن را آشکار کرده و مسیر روبهجلو را آشکار میکند. گرین مغز انسان را به یک دوربین دوگانه دارای تنظیمات خودکار و دستی شبیه کرده است و برایمان شرح میدهد که در چه مواقعی باید از تنظیمات خودکار و در چه موقعیتهایی از تنظیمات دستی استفاده کنیم. «جاشوا گرین» در پی یافتن راهی برای پیداکردن «فرااخلاق» است. فرااخلاقی که بتواند گروههای انسانی با عقاید مختلف را کنار یکدیگر جمع کرده، از نزاعهای آنها بکاهد. او با استفاده از علوم اعصاب پیشرفته و تکنیکهای شناختی دریافته است مردم واقعا چگونه تصمیمات اخلاقی میگیرند. قبیلههای اخلاقی به ما نشان میدهند که چه زمانی به غرایز خود اعتماد کنیم، چه زمانی به استدلال بپردازیم و چگونه استدلال صحیح میتواند ما را به جلو سوق دهد. نویسنده در ابتدای این کتاب مفصل و پیچیده به شما قول میدهد که دیدتان را نسبت به مسائل اخلاقی روشنتر کند.