قهرمان برای به دست آوردن هدف یا خنثی کردن برنامه ی حریف (بوریس اسپاسکی) دست به هرگونه تلاشی می زند از جمله اینکه فیشر اصرار می کند که در اتاقی کوچک و بدون تماشاگر و بی سر و صدا انجام شود و هیچ اهمیتی ندارد که ریچارد نیکسون و هنری کیسینجر مشغول تماشا در کاخ سفید هستند. فیلمنامه ی پیش رو را می توان با الگوهای سفر قهرمان که نخستین بار توسط جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهره معرفی شد، مورد نقد و بررسی سینمایی قرار داد. در این الگو سه مرحله ی کلی جدایی، تشرف و بازگشت قابل ارائه است. در مرحله ی نخست، قهرمان از دنیای عادی به دنیایی مرموز و ناشناخته سفرمی کند (سفر قهرمان)، در مرحله ی دوم شرح این رویدادهاست و در مرحله ی آخر بازگشت یا مرگ او در دنیای واقعی است که هر کدام از این مراحل با ذکر مثال هایی در فیلم قابل نمود است.