حکومت شوروی به ریاست استالین پس از مرگ لنین دسترسی و انتشار آثار او را به انحصار کامل خود درآورد. در این میان قطعات کوچک اما مهمی از نوشتههای لنین توسط دستگاه حکومتی استالینی حذف شد. در واقع آثار و نوشتههای لنین در جنگ قدرت سنگینی بر سر جانشینی او به سلاحهای برنده یا مصالح خطرناکی تبدیل شده بود که میتوانست توازن قوا را بالا و پایین کند. مهمترین بخشی که از نوشتههای لنین حذف شد، وصیتنامة سیاسی او بود. لنین که خود آفرینندة دیکتاتوری کمونیستی شوروی بود و خود از سال 1922 عنان کل دستگاه بوروکراتیک حزب را به استالین سپرده بود، در سال آخر زندگیاش از شیوة سیاسی فوقالعاده استبدادی و خشونتآمیز او به وحشت افتاد و تلاش کرد او را از قدرت کنار زده و مانع جانشینی او شود. او در این راه با تروتسکی رقیب دیرینهاش که تا حدی برای مهار او این همه به استالین پر و بال داده بود متحد شد و دست به کار نوشتن مطلبی طولانی و دقیق علیه روشهای سیاسی استالین شد تا در کنگرة قریبالوقوع حزب آن را ارائه کرده و به همراه تروتسکی استالین را از ریاست دستگاه حزبی کنار بزند. اما برای این کار دیر شده بود چون لنین به شدت بیمار بود و استالین اطراف او را با مأموران مخفی خود احاطه کرده و به این بهانه که پزشکان فعالیت سیاسی را برای سلامتی رهبر مضر دانستهاند، به شیوههای مختلف مانع فعالیت و ارتباط او با افراد میشد. لنین در ماههای آخر زندگیاش متوجه این وضعیت شد و همین امر تأثیر بسیار مخربی بر وضعیت جسمانی او گذاشت. در آخر کار زمانی که لنین با مراجعه به کتابخانه شخصیاش در کرملین متوجه شد که گزارش مفصل او علیه استالین برای ارائه در کنگره سرقت شده است، او که دیگر توش و توان جسمانی برای دوباره نوشتن آن در خود نمیدید، دچار آنچنان خشم و اندوهی گردید که به سکته آخر و مرگ او منجر شد. این پایان بسیار تراژیک و معنادار برای رهبری بود که گمان میکرد شیوههای تمرکزگرا و اقتدار محورش مانع نخواهد شد تا اهداف عدالتگرایانهاش تحقق یابند. ما در ایران تا اواخر دهة سی به جز چند صفحه بریده بریده و کمحجم از برخی مقالات لنین هیچ اثری از لنین به زبان فارسی در اختیار مخاطبان نبود. در این دوران علاقهمندان به مارکسیسم و اعضای حزب توده عموما از طریق جزوه «دربارة لنین و لنیسم» اثر ژوزف استالین که بسیار باسمهای و کممایه بود با اندیشههای لنین آشنا میشدند. پس از کودتای 28 مرداد یکی از اعضای تبعیدی حزب توده به نام محمد پورهرمزان در شوروی و سپس آلمان شرقی دست به کار ترجمة منتخبی از آثار لنین شد که با نام مجموعه آثار و مقالات لنین در چهار جلد (3080 صفحة 25 خطی با قطع رقعی) در سال 1957 توسط ادارة نشریات زبان خارجی مسکو منتشر شد. این اثر خود گزیدهای بود از مجموعه آثار از سانسور گذشته لنین چاپ انتشارات پروگرس شوروی در سال 1945 که شامل 45 جلد نسبتا کوچک میشد. مجموعه آثار ترجمه آقای پورهرمزان 15 جلد از آن را شامل میشود. تا قبل از انقلاب صرفا بخشهای بسیار کوچکی از این اثر در قالب «کتابهای جلد سفید» به ایران وارد میشد که به سبب سیاست دهشتناک سانسور اندیشه در حکومت پهلوی همچون بمب و نارنجک مخفیانه و با ترس مطالعه میشد! پس از حدود 25 سال در سال 1384، مجموعه آثار ترجمه محمد پورهرمزان بدون تغییر با ویراستاری عزیزالله علیزاده در سه جلد منتشر شد.