استاد زرین کوب، نویسنده و محقق پرکاری بود. تا آخرین دم زندگی اش به پژوهش و نگارش مشغول بود، هر چند آثار پایانی او بیشتر رنگ و بوی عرفان و اذواق و مواجید دارد؛ ولی در همان آثار نیز می توان رد پای یک محقق و مصنف باریک بین و خوش قلم را یافت. «پیر گنجه»، «شعله طور»، «صدای بال سیمرغ»، «دیدار با کعبه جان» و چند اثر دیگری که در اواخر عمر نوشت تا حدودی رمان گونه و ذوقی است. البته این نوع آثار فقط نشان می دهد که «زرین کوب» روز به روز بیشتر در عرفان و تصوف، گمشده خودش را می جست، چرا که از دیدگاه او؛ «از تمام آنچه فرهنگ گذشته ایران به دنیا هدیه کرده است هیچ چیز از ادبیات عرفانی آن انسانی تر نیست ...هدف افسانه پردازان کهن از روایت افسانه ها بیش از هر چیز ایجاد لذت و تفریح در خود و دیگران بوده است که این عمل با کاستن یا افزودن شاخ و برگ هایی به اصل افسانه همراه بوده است. افسانه عمری به درازای حیات بشر دارد و در بیش تر دوره های زندگانی وی افسانه پردازی و علاقه به جمع آوری و بیان آن رواج داشته است چنان که در عصر ساسانیان و نیز در دربار خلفای دمشق و بغداد و بعدها در میان مغولان و ترکمانان و تیموریان و صفویان، این امر مشاهده می شود