کتاب پیش رو کتابی است دربارۀ فلسفۀ علم شناختی . این عنوان بلافاصله دو پرسش را برمیانگیزد: علم شناختی چیست و فلسفۀ علم شناختی چیست؟ از جهتی پاسخ به این پرسشها بسیار واضح است: علم شناختی یعنی مطالعۀ علمی شناخت؛ و فلسفۀ علم شناختی آن شاخه از فلسفه است که به مسائل فلسفی برآمده از مطالعۀ علمی شناخت میپردازد. اما این پاسخها چندان روشنگر نیستند و خود به پرسشهایی فرعی میانجامند. شناخت چیست؟ کسانی که به مطالعۀ علمی شناخت میپردازند چه روشها و مفروضات کلیدیای دارند؟ ارتباط علم شناختی با دیگر علوم و با فهم متعارف ما از خویشتن بهعنوان عاملان دارای ذهن چگونه است؟ کی و چگونه علم شناختی بهعنوان یک رشتۀ تحقیقاتی مستقل ظهور کرد؟ ارتباط فلسفۀ علم شناختی با دیگر شاخههای فلسفه نظیر فلسفۀ ذهن و فلسفۀ علم چگونه است؟