چهار مقاله ای که در این کتاب می خوانید هریک به نوعی مشکلات تاریخی توسعهٔ اقتصادی و سیاسی ایران را بررسی می کند. فقدان امنیت برای مالکیت خصوصی و در نتیجه عدم انباشت سرمایه در دست بخش خصوصی، انحصار ثروت و قدرت اقتصادی در دست حکومت ها که خود به انحصار قدرت سیاسی می انجامید و سرعت و شدت تحولات سیاسی و اجتماعی که جامعه را از چهارچوب قانونی باثبات که لازمهٔ رشد و توسعهٔ اقتصادی است محروم می کرد، در دو مقاله اول بررسی می شود. تلاش برای استقرار قانون و نظم قانونی که به انقلاب مشروطه انجامید و علل ناکامی ها و کمبودهای این جنبش مضمون مقالهٔ سوم است و در مقالهٔ چهارم که به معنایی دنبالهٔ مقاله سوم است شرحی از زندگی و آثار ملک الشعرای بهار را می خوانیم که از کوشندگان راه مشروطه بود و انسانی فرهیخته و آزادیخواه و متجدد بود که می کوشید در فضای بسته و خطرخیز دیکتاتوری، در عین وفادارماندن به آرمان های خود، از تندروی های ویرانگر بپرهیزد و در محیطی که کمتر کسی هوادار اعتدال و خرد بود، به اعتدالی خردمندانه برسد.