از عمده ترین دغدغه های فکری و نظری نویسنده در طول چند دهه اخیر گفتگو تحقیق و نوشتن در مورد جامعه ایرانی بوده است. با توج قیبه اینکه جامعه مرکزی ترین مفهوم و موضوع جامعه شناسی می باشد، هر جامعه شاسی با توجه به فضای فرهنگی و اجتماعی و نوع تعلقی که به جامعه و جامعه شناسی خاصی متمرکز می.شود برای من به عنوان ایرانی صورتبندی مفهوم جامعه ایرانی پس از انتخاب مفهوم جامع ایرانی در دوران اخیر جدی بوده است؛ در حالی که در دوره آغازین زیـ علمی و فکری ام از ١٣٦٤ تا (۱۳۸۰ پیشتر خود را متعهد به ارائه مباحث و دیدگاههای جامعه شناسان متعدد در قالب کتابهایی چون جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی ،فرهنگ جامعه شناسی مسائل اجتماعی، اندیشه متفکران ،مسلمان نظریه های جامعه شناسی و .... می دانستم انتقال از موقعیتی تحت عنوان شارح و معرف علم جامعه شناسی" به "شارح و معرف جامعه ایرانی با تمرکز بر جامعه شناسی و جامعه ایرانی و تغییرات آن در رسیدن به این وضعیت علمی موثر بوده است. در این جهت گیری و موقعیت جدید، کارهایی که در قالب کتاب و مقاله به نگارش درآورده ام تفاوت چشمگیری با کارهایم در دوره قبلی .دارند به نحوی که اصلی ترین تلاشم معرفی علم و بعضا سازگار ساختن سازههای نظری جامعه شناسانه با شرایط جامعه ایرانی بوده است این سازگاری از طریق ارائه و بحث در مورد تحقیقات انجام شده در حوزه خانواده فرهنگ، دین، سیاست و تحولات و جریانهای اجتماعی ممکن شده است. به عبارت روشنتر در گذشته به دلیل تمرکز بر معرفی جامعه شناسی در قالب کتاب و مقاله واقعیتهای تاریخی و اجتماعی در اولویت دوم قرار داشته و بیشتر کارهایم در مسیر معرفی جامعه شناسی و تلاش در سازگاری ایده های جامعه شناختی با جامعه ایرانی بوده است.