در مواجهه با نبوغ بیاندازهی یکی از نابغهترینهای تاریخ، بهتر است ذهنمان را از امثال فراستی و فینچر خالی کنیم! نه مقوا گفتن فراستی و نه سندی که فینچر برای موفقیت همشهری کین به جای او به نام مونک زده، هیچکدام حتی سر سوزنی از عظمت نابغهی همهی دورانها کم نمیکند. اورسن ولز چنان کار خودش را در قامت هنرمندی همهکاره به بهترین نحو انجام میداد که میتوانست با خواندن یک قصه در رادیو، مردم را به چنان وحشتی بیندازد که از ترس حملهی مریخیها از خانههایشان فرار کنند. او که با تکتک فیلمهایی که ساخت، متنهایی که نوشت، نقشهایی که بازی کرد و حتی نقاشیها و اسکیسهایی که کشید، تاریخ را به پیش و پس از خودش تقسیم کرد، در «همشهری کین» علاوه بر خلق یک اثر هنری یگانه، فیلمی با نهایت دقت و ظرافت ساخت که تا ابد در بالای کوه المپ سینما زنده و ماندگار است. کتاب همشهری کین، فیلمنامهی مهمترین فیلم تاریخ سینما و شاید مهمترین اثر هنری قرن بیستم است. فیلمی که در مهمترین مدارس و دانشگاههای جهان، یک ترم کامل درس داده میشود و تماشای هربارهاش کلاس درسیست برای یاد گرفتن چگونه فیلم دیدن، چگونه نوشتن، چگونه فیلم ساختن و حتی چگونه زندگی کردن!