ماکش هورکهایمر (1895-1973 م) و همکارانش با نبوغ و تلاش بی امان خود، سهمگینترین و پیچیده ترین جنبش فلسفی قرن بیستم را پیریزی کردند؛ نظریة انتقادی. نظریة انتقادی علیه فریب و بیعدالتی موجود مبارزه کرده و کوشیده مقاومت انسان را در برابر بیعدالتی، ایدئولوژی و قدرتهای حاکم افزایش دهد تا اسرانجام به ویرانی آنها بی انجامد. نظریة انتقادی فلسفه ای است که واقعیتهای اجتماعی را لمس میکند. نظریة انتقادی با اعتماد به انسان برای رهایش انسان برمیخیزد، برای «ظهور انسان» در عصری زدوده از انسان، برهنه از اقتدار انسان. نظریة انتقادی علیه شرایط طاغوت، بردگی انسان و تمامی جلوه های متافیزیکی و ایدئولوژیکی اش برمیشورد. کتاب حاضر مبتنی بر مجموعة سخنرانیهایی است که هورکهایمر در سال 1944 در دانشگاه کلمبیا، ایراد کرده است. نویسنده هدفش را از نگارش کتاب بسط و توسعة یک رهیافت دیالکتیکی مثبت میداند که تا به حال نوشته نشده است. کتاب در پنج بخش با این عنوانها شکل گرفته است: وسایل و اهداف؛ اکسیرهای ناسازگار؛ عصیان طبیعت؛ ظهور و افول فرد؛ و مفهوم فلسفه.