آرماندو از معدود هنرمندانی است که در کنار روزنامه نگاری، در هنرهای تجسمی، ادبیات، موسیقی، تئاتر و فیلم نیز دست پرتوانی داشته و به دنبال شهرت و پول این میدان نبوده، بلکه همواره خود و توانایی هایش را به چالش کشیده. هیچ کار او شبیه به کار دیگرش نیست. این همه تنوع در تولید آثار متعدد هنری، نشان از گستره ی دید وی به زندگی و جهان دارد. او روزنامه نگار ماجراجویی بود که از جنگ دوم جهانی بسیار خاطره داشت و در عمر بلند خود از آشوب جنگ تا فقر و دوران سازندگی پس از جنگ، از دهه ی هفتاد میلادی و تابوشکنی های جامعه ی اروپا تا عصر انقلاب های ضدکمونیستی جهان را از سر گذرانده بود. پس وقتی در قالب قصه های پریان و افسانه نویسی این دو کتاب را می آفرید، با نگاهی به جهان امروز که به سرعت از آن همه تغییر گذر کرده و به اکنون رسیده مفاهیمی را قلم می زد که برای پیر و جوان، خرد و کلان جذابیت دارد. مفاهیمی که تاریخ مصرف ندارند و تا بشر روی زمین هست، همیشه این دغدغه ها در ذهن انسان حضور دارند و مایه ی اندیشه و جدا کردن سره از ناسره هستند.