این رمان داستان گروهی از دختران جوان در کالجی دخترانه است که توسط راهبه ها اداره می شوند و داستان در رم و در اواسط دهه 1930 می گذرد. زمانی که جنگ های داخلی اسپانیا و جنگ جهانی دوم به تازگی آغاز می شود. ما همه ی داستان های آنها را دنبال می کنیم در حالیکه وضعیت فعلیشان با زندگی قبلی آنها آمیخته است. ما همچنین ، روابط آنها با یکدیگر را دنبال می کنیم به خصوص روابطشان با جنس مخالفشان. همچنین اطلاعات کمی هم از راهبه ها به دست می آوریم اما آنها شخصیت های فرعی این رمان هستند. این رمان به محدودیت های زنان در بین دو جنگ اشاره دارد و کالج دخترانه که شخصیت های اصلی در آن زندگی می کنند به نمادی از وضعیت اجتماعی زنان در دوره فاشیستی است. ترس از جنگ غیرمنتظره در رمان هیچ یک از آنها باز نمی گردند خط به خط دیده می شود و این ترس باعث جذاب ماندن داستان و همراه کردن خواننده با خود تا انتها می شود