صهیونیسم نوعی ایدئولوژی است و تاریخچه آن نیز باید همچون گرایشهای ساسی دیگر، مورد نقد و بررسی قرار گیرد. صهیونیسم امروز و هیچ زمان دیگری با دین یهود و مردم یهود در یک زمان و مکان گسترش نیافته است. بیشتر قربانیان یهودی هیتلر، صهیونیست نبودند همچنین، اکثریت یهودیان، به ویژه یهودیان لهستانی، پیش از واقعه هولوکاست، صهیونیسم را انکار کردند. آنها در سپتامبر 1939 حس انزجار خود را از سیاستهای مناخیم بگین ابراز داشتند. وی یکی از رهبران جنبش «تجدید نظر طلب صهیونیستی» در ورشو، پایتخت لهستان بود. نویسنده کتاب حاضر، که یک یهودی مخالف صهیونیسم است، همواره عبارت ضد صهیونیسم را معادل ضد سامیگری و «خودبیزاری یهودی» قرار میدهد. گفتنی است، هر گونه تلاش در جهت برابر کردن یهودیان و صهیونیستها و در نتیجه حمله به یهودیان، عملی مجرمانه و انزجارآور است. از این رو، کوچکترین تشابهی میان مبارزه با صهیونیسم و دشمنی علیه یهودیان و دین یهود نمیتوان یافت. نفع صهیونیسم در گرو این هراس است که مبادا هولوکاستی دیگر گریبان یهودیان را بگیرد. مردم فلسطین از حمایت راسخ یهودیان ترقیخواه بسیار قدردانی میکنند؛ خواه این حامیان مانند خانم روت بلاو، المر برگر، موشه منوهین و اسرائیل شاهاک مذهبی یا مانند فلیسیا لانگر، لئا تسمل و دیگران بیدین باشند. ملیت، اصول اعتقادی و نظریه اجتماعی، چه در اسرائیل و چه خارج از آن، هرگز نباید آن دسته از یهودیانی را که به همراهی با فلسطینیان و مبارزه با بیعدالتی و تبعیض نژادی مصمم هستند، دچار لغزش کند. میتوان با قطعیت علمی اذعان کرد که بدون اتحاد جدایی ناپذیر میان اعراب و یهودیان ترقیخواه، پیروزی بر صهیونیسم نه تنها دشوار، بلکه ناممکن است. کتاب «صهیونیسم در عصر دیکتاتور» دارای بیست و شش فصل است که از جمله آن میتوان به «ناکامی برای نجات در زمان جنگ»، «مهاجرت غیرقانونی»، «صهیونیسم در هولوکاست لهستان»، «ناکامی صهیونیسم برای مبارزه با نازیسم»، «سازمان جهانی صهیونیسم و فاشیسم ایتالیایی» و «کنگره جهانی یهود»، اشاره کرد.