موضوع بردیه و گئوماته غاصب، از غامضترین مضامین تاریخ ایران باستان شمرده میشود. نزدیکترین متن به واقعه ، روایت هرودت است که حدود یکصد سال بعد به گوش مورخ رسیده، ومتن بعدی از پومپئوس - تروگوس است. هر دو روایت از 2 نفر دسیسهگر و شاه جایگزین حکایت میکنند. در حالی که روایت داریوش در کتیبه بیستون، فقط یک نفر ، یعنی همان گئوماتهی غاصب، خود را به عنوان شاه جا زده است. نویسندهی کتاب حاضر با ورود از مجرای منطق، راه خود را از همکاران متمایز کرده است. وی علاوه بر بررسی روایات یونانی و متن کتیبهی بیستون که شخصا آن را ترجمه کرده است، برای هر چه روشن شدن موضوع، تحقیقات منحصر به فردی را در مورد مفهوم و حقیقت شاه جایگزین در میانرودان و ایران، غصب تخت شاهی در ادبیات نوشتاری ایران، و مضمون دو برادر و دو همدست در ستنت کتیبهنگاری ایران ارائه داده است.