بیماریهای همهگیر بخشی از ماجراهای همیشگی آدمیان روی زمین بوده است. تلخی و جانکاهی دیدن مرگ میلیونها نفر، آن هم از پی آمدن بیماریای واگیردار و غیرقابل درمان، در جایجای تاریخ بشر دیده میشود. طاعون، وبا و ... بارها و بارها شیوع یافته و جانهای بسیار از پی آمدنشان ازدست شدهاند. زندگی اما به هر روی ادامه داشته و رنجها و دردها التیام یافتهاند، آرامآرام. در این میان نقش هنر و ادبیات چه بوده و از این پاندومیها چه گشودگی در پی ثبت و ضبط و بیان هنریشان حاصل شده، نکتهایست که نمیتوان نادیدهاش گرفت. انبوهی از اطلاعاتی که امروز دربارهی شیوع طاعون در اروپای سدهی 13 و پسازآن در اروپا داریم، حاصل نوشتهها، مجسمهها و نقاشیهاییست که سعی در روایت و تصویر آن محنت بزرگ داشتهاند. کتاب «داستانهایی از دوران کرونا» یکی از آن مجموعههاییست که میخواهد آینهای از وضعیت پاندومی قرن بیستویکمی برای امروز و آینده باشد، همان کاری که جووانی بوکاچو در «دکامرون» انجام داد. نشریهی نیویورکر در آغازین روزهای شیوع کرونا، با دعوت از 27 نویسندهی سرتاسر جهان برای داستانسرایی، همچون آن 25 جوانی که در آن قصر باستانی دکامرون دورهم جمع شده بودند، یکی از خاطرهانگیزترین لحظههای این سالهای پر از اندوه را برایمان به ارمغان آورده است. دیدن نامهای بزرگی مثل مارگارت اتوود، دیوید میچل، پائولو جاردینو، آلخاندرو سامبرا، لیلی العلمی و ... در میان نویندگان داستانهایی از دوران کرونا، موجب کنجکاوی بیشتر خوانندگانی میشود که دوست دارند بدانند، این روزهای شومی که آمدند و هنوز هم نگذشتهاند، در نزد اذهان بزرگ دورانشان چه شکل و فرمی داشته و دارند.