شصت و پنج سال حضور مستمر و عجیب پربار در سینما، تئاتر و ادبیات، او را به جایگاهی در هنر جهان رسانده که رسیدن به آن به شکل عجیبی غیرممکن مینماید. ناممکنی رسیدن به جایی که ژان کلود کریر ایستاده را میتوان از آینهی آثاری که در کنار غولهای گونهگون عالم هنر خلق کرده، فهم کرد. فکر نکنم حتی بتوان یک نفر را نام برد که در پروژههایی گونهگون که همگی بزرگ و درخشاناند در کنار این همه نامهای یگانهی سینما و تئاتر حضور داشته باشد. فقط کافیست به این نامها توجه کرده و تکرارشان کنیم: لوئیس بونوئل، ژاک تاتی، مارکو فرری، عباس کیارستمی، پییر اتکس، پیتر بروک، فیلیپ کافمن، امبرتو اکو، میلوش فورمن، ویکتور شولندورف و ... . فهرست نامهایی که این نابغه در مقام فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، همکار فیلمنامهنویس، دراماتور یا ... با آنها کار کرده است عجیب بلندبالا و سرشار از نامهای بزرگ است. گویی گسترهی بزرگی از بهترینهای سدهی گذشته و اخیر هنر جهان، هرگاه میخواستهاند شاهکاری خلق کنند به سراغ او میرفتهاند. کتاب «کارگاهها» مجموعهی نوشتاری «ژان کلود کریر» بر محور همین همکاریها و درسهای خود او از بودن در کنار آدمهاییست که شیوهی دیدن ما و حتی زیستن ما را تغییر دادهاند. این کتاب به مانند درسگفتاری برای فهم و آموختن سینما، ادبیات، تئاتر و زندگی است، آن هم از منظر کسی که تجربههای زیستهاش و ذهن درخشاناش به حتم خیلی بیشتر از اینها بوده و کتاب «کارگاهها» فقط گوشهای از چیزهاییست که او برای آموختن به ما در خود داشته است.