به سبد افزوده شد

مشاهده سبد خرید

کتاب مجموعه افسانه های ایرانی Afsaneh haye Irani

ناشر: آرایان

گروه بندی: ادبیات داستانی

44,000 تومان
25 %
موجودنیست!
  • قطع: وزیری
  • نوع جلد: جلد سخت
  • تعداد صفحه: 304
  • شابک: 9786007133408
  • نوبت چاپ: 1
  • سال چاپ : 1394
  • کد محصول: 64522
  • بازدید: 599 بار
  • تاریخ آپدیت: ۱۷ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۰۲

معرفی کتاب مجموعه افسانه های ایرانی

جلد اول از مجموعه «افسانه‌های ایرانی» است که در آن افسانه‌هایی با مضامین اخلاقی نیکو و پسندیده مانند: وفای به عهد، تواضع و فروتنی، محبت، گذشت و رذایل اخلاقی مانند: حماقت و خرد گریزی، دوست بد، حسادت، دوستی، دخیل بودن گزینش و بازنویسی شده‌اند. «خانواده فقیر»، «شیشه روغن»، «پیامبر دروغین»، «توبه روباه»، «آسیابان و روباه»، «دست از کار کشیدن»، «شانس» و «مرد تنبل» عنوان‌های برخی از داستان‌های این کتاب هستند. در داستان «سفره بی‌بی سه‌شنبه» می‌خوانیم:« در زمان‌های خیلی دور، دختری با نامادری‌اش در خانه‌ای کوچک و قدیمی زندگی می‌کردند. نامادری دختر، هر سال، همه همسایه‌ها، آشنایان و فامیل را دعوت می‌کرد و سفره نذری می‌انداخت». جلد دوم از مجموعه «افسانه‌های ایرانی» است که در آن افسانه‌هایی با مضامین اخلاقی نیکو و پسندیده مانند: شجاعت، راست‌گویی و خاص، عاقبت اندیشید، احترام به پدر و مادر و نیز رذایل اخلاقی مانند: ستمگری، خیانت گزینش و بازنویسی شده‌اند.«کلاغ لجباز»، «پیرزن»، «ماهی قزل‌آلا»، «چهار پسر»، «سرنوشت خیانت‌کار»، «خیر و شر»، «داستان پدر و زنبیل» عنوان‌های برخی از داستان‌های این کتاب هستند. در داستان «بز زنگوله پا» می‌خوانیم«در جنگلی سرسبز و زیبا بزی زندگی می‌کرد که به او بز زنگوله پا می‌گفتند که از دار دنیا، تنها سه بچه باهوش به نام‌های «شنگول» و «منگول» و «حبه انگور» داشت که با مادرشان در خانه‌ای نزدیک چراگاه زندگی می‌کردند». جلد سوم از مجموعه «افسانه‌های ایرانی» است که در آن افسانه‌هایی با مضمون و مفهوم هوشیاری و حماقت، گزینش و بازنویسی شده‌اند. «کچل و دیو»، «پسر شاه پریون»، «شغال و شتر»، «شاه و دهقان»، «طوطی و بازرگان»، «گردنبند گمشده»، «اشک پیاز»، «شاه و دختر دانا»، «داستان تیمور لنگ و حافظ»، «میراث سه برادر» عنوان‌های برخی از داستان‌های این کتاب هستند. در داستان «نخودی و دیو» می‌خوانیم: «در زمان‌های قدیم زن و شوهری بودند که سالیان سال در کنار هم زندگی می‌کردند. آن‌ها هیچ بچه‌ای نداشتند و همیشه نذر و نیاز می‌کردند تا خدا به آن‌ها بچه‌ای بدهد».