هر سپیده دم وحشت را برای خانواده ای متفاوت در سرزمینی که توسط یک قاتل اداره می شود به ارمغان می آورد. خالد، خلیفه هجده ساله، هر شب عروس جدیدی را می گیرد تا در طلوع آفتاب او را اعدام کنند. بنابراین زمانی که شهرزاد شانزده ساله داوطلب ازدواج با خالد می شود، همه مشکوک میشوند. اما او این کار را با نقشه ای هوشمندانه انجام می دهد تا زنده بماند و از خلیفه به خاطر قتل بهترین دوستش و تعداد بیشماری از دختران دیگر انتقام بگیرد. در واقع، شوخ طبعی های مکرر او را به سپیده دمی می رساند که دیگران آن را ندیده اند، مگر با شکار. . . او عاشق پسری می شود که عزیزترین دوستش را کشته است . او متوجه می شود که پسر-شاه قاتل آن چیزی نیست که به نظر می رسد و همچنین مرگ این همه دختر گردن او نیست. شازی مصمم است که دلیل قتل ها را کشف کند و یک بار برای همیشه این چرخه را بشکند . این یک اثر داستانی فوق العاده و تکان دهنده است. خواننده را مسحور می کند و به او اجازه نمی دهد پیش بینی های خود را بر داستان تحمیل کند.