هریک از ما زمانیکه حس ارتباط را از دست دادیم، احتمالا قصۀ متفاوتی را از سر گذراندیم. ولی همگی جایی در ایام جوانی، تجربۀ دور شدن از فیض و احساس عمیق و درونی پیوستگی و ارتباط را داشتهایم. در نتیجه اکثرمان بقیۀ عمر خود را به کشمکش و جنگی پایانناپذیر میان دو بعد از وجودمان آنکه از باز پسگیری آن رابطه به هر قیمتی مأیوس و ناامید است و آنکه میخواهد به هر قیمتی آن را پس بگیرد، سپری میکنیم. رنجی که از جدایی و از دست دادن این رابطه در وجود خود حس میکنیم، دردناکترین ضربۀ روحی است که میتوانیم آن را تجربه کنیم. این ضربه، تکهتکه و خردمان میکند و تقارن و تناسب وجودمان را به اختلال و آشفتگی، آرامش را به ترس و اضطراب، صلح درونیمان را به کشمکش و شادی را به درد و رنج تبدیل میکند.