نیروی پلیس در جنوب استرالیا، در کنار تخلفات جزئی و مشکلات خانوادگی عمده، در تکاپوست تا یک قاتل زنجیرهای را دستگیر کند. قتل جین گیدئون در شبهجزیره، «ساحلی بهشکل ویرگول» در جنوب شرقی ملبورن، تعطیلات قریبالوقوع کریسمس را تحتالشعاع قرار میدهد و احتمال وجود یک قاتل زنجیرهای را پیش میکشد، چون هفتهی گذشته یک زن محلی دیگر به شیوهای مشابه به قتل رسیده است. کارآگاهْ چال هالیس که بهتازگی از سوءقصدی توسط همسر و معشوقش - که هردو اکنون در زندان هستند - جان سالم بهدر برده است از شهری دیگر وارد میشود تا این پرونده را در دست بگیرد، اما در همان بدو ورود، بهوسیلهی یکی از زیردستان جوان جدیدش، گروهبان جان تانکارد، توقیف میشود. پم مورفی، دستیار افسردهی تانکارد، الن دستری، کارآگاه فعال، و سایر افسران شبهجزیره مانند خردهمجرمانی که هرروز با آنها سروکله میزنند، زندگی خصوصی آشفتهای دارند. رابطهی عاطفی با سردبیر یک هفتهنامهی زرد محلی، تسا کین، کمی از دردسرهای چالیس برای تطابق با مأموریت جدید او و افسران محلی میکاهد، هرچند این رابطه نیز مملو از مشکلات حرفهای و اخلاقی مربوط به حرفهاش است.