«ادبیات ما زیر ذرهبین» (تاثیر اجتماعی ادبیات ایران) ترجمه و تالیف نویسندهایست که با وجود انتشار قریب به هشت جلد کتاب به قلم او آثارش به دلایل نه چندان درون متنی، آنگونه که شایسته بوده دیده نشده است. دور بودن نویسنده از ایران، عدم معرفی این کتابها در مطبوعات و پخش نامتناسب این آثار باعث شده اغلب مخاطبان خود را پیدا نکند. داوود قلاجوری پیش از انقلاب برای تحصیل به امریکا رفته اما خواسته یا ناخواسته اقامت او بیش از سه دهه به طول انجامیده هر چند که در این میان گهگاه سفرهایی به کشورش داشته است. در طول این سه دهه علاوه بر تحصیل و تدریس در دانشگاه به شکل تخصصی به ترجمه و پژوهش درباره هنری میلر و آثارش پرداخته و حاصل نیز علاوه بر ترجمه و تالیف مقالات گوناگون درباره میلر و آثارش، انتشار پنج کتاب درباره این نویسنده مهم و عصیانگر آمریکایی بوده است. خوشبختانه قلاجوری چند سالی ست که به ایران بازگشته و در کنار تدریس به ترجمه و تالیف نیز می پردازد. کتاب «ادبیات ما زیر ذرهبین» که به قلم این نویسنده و به همت نشر نخستین به بازار کتاب آمده است، نوشتهای ست درباره روشنفکران ایرانی و نقش اجتماعی و سیاسی آنها در سالهای حکومت پهلوی اول و ایام منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران. البته قلاجوری برای پرداختن به این مهم به سراغ آن قسم از روشنفکران رفته است که در حوزه ادبیات فعالیت داشته اند و الابته باید اذعان داشت که این نویسندگان و شاعران پررنگترین جریان روشنفکران ایرانی را نیز تشکیل میدادند. در سالهای دور و نزدیک نقش روشنفکران ایرانی و میزان تاثیرگذاری آنها در جنبشهای اجتماعی و یا تغییر و تحولاتی که در جامعه به وجود آمده بسیار مورد پرسش قرارگرفته و در واقع نویسندگان از این منظر با چالش هایی جدی نیز وبه رو بوده اند. هر چند که عمدتا ترجیح داده اند در این باره سکوت کرده و خیلی جدی بدان توجه نکنند. اما این مهم چالشی بوده گریز ناپذیر. داوود قلاجوری کوشیده در این رهگذر به این مسئله توجه کرده و مخاطب خود را در برابر این پرسش قرار دهد که آیا روشنفکران ایرانی ( با اتکا به آثارشان) به واقع به عنوان چهره هایی پیشرو و برخوردار از نقشی تعیین کننده در تغییر و تحولات اجتماعی و یا سیاسی در جامعه ایران حضور داشته اند؟ به عبارت دیگر این روشنفکران پیشرو جریانساز بوده و توده مردم در پی آنها حرکت کردهاند و یا اینکه نهتنها خنثی که حتی مجبور به دنبالهروی شده اند و در واقع آگاهانه یا ناخودآگاه در پشت مردم حرکت کردهاند! داوود قلاجوری برای اینکه به این بحث از منظرهای مختلف نگریسته و مخاطب را در شرایطی قرار دهد که برداشتی نزدیک به واقعیت و بیطرفانه داشته باش،به طرح این ایده از درون بسنده نکرده و به بررسی آن از بیرون نیز توجه داشته است. نویسنده کتاب برای این منظور به سراغ مقاله ای از مایکل هیلمن رفته و کوشیده تا طرح و بسط نظر این ایران شناس آمریکایی موقعیت روشنفکران و تاثیر گذاری آنها برجامعه ایرانی را از نگاه غربی (نگاهی از بیرون) نیز مورد توجه قرار دهد. قلاجوری براین نکته تاکید دارد که نوشته او در واقع واکنشی ست به آنچه مایکل هیلمن در این مقاله مطرح کرده است. مایکل هیلمن در مقاله «روند مدنیست ها در ادبیات فارسی و تاثیر اجتماعی آن» (که در کتاب حاضر مورد توجه قرار گرفته) باور دارد که تاثیر اجتماعی و سیاسی آثار ادبی روشنفکران و نویسندگان مدرنیست ایرانی از دوران کودتای بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی حکومت دکتر مصدق تا بهمن ماه ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید ، چندان قابل توجه و چشمگیر نبوده است. قلاجوری در واکنش به این نوشته که ترجمه آن را به انتهای کتاب ضمیمه کرده است و با استفاده از پاره ای نظرات و مقالات منتشرشده در مطبوعات آن روزگار، کوشیده صحت و سقم این ایده را به شکلی واقعگرایانه و توأم بل بی طرفی مورد واکاوی قرار دهد. در کتاب حاضر افزون بر «ادبیات ما زیر ذرهبین» که بخش اصلی آن را تشکیل می دهد. نویسنده برای روشنتر شدن فضای حاکم بر روابط میان روشنفکران در آن روزگار ضمائمی را نیز به انتهای کتاب افزوده است. هدف از جار و جنجالهای موسمی چیست؟ ( از منوچهر آتشی)؛ نامه ای از فروغ فرخزاد به احمد رضا احمدی، مصیبت…مصیبت( از محمد علی سپانلو)، ماجرای آن شب (روایت هفته نامه فردوسی از میهمانی ابراهیم گلستان و مجادله او با جلال آل احمد و ….) و سرانجام نیز ترجمه مقاله «روند مدنیست ها در ادبیات فارسی و تاثیر اجتماعی آن» به قلم مایکل هیلمن. پی نوشت: 1- هیلمن که مقالاتی دیگر نیز درباره نویسندگان و روشنف