برخلاف آنچه تصور میشود بحران و فقدان بخشی از زندگی روزمره انسان است و همه کم وبیش در برههای از زندگی با شرایط استرسزا روبهرو بودهایم. کودکان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آن ها هم مثل ما با بحرانهایی مثل مرگ بیماری عزیزان، طلاق، بلایای طبیعی و …غافلگیر می شوند، احساسات مختلفی را تجربه میکنند و نیاز به آگاهی و برقراری آرامش در این شرایط دارند. بحران ابتلا به بیماری، کودک آزاری، افت تحصیلی و غیره نیز مستقیم آنها درگیر میکند و تعادل زندگیشان را برهم میزند. پرداختن به احساسات کودکان، کمک به برقراری نظم و تعادل دوباره در زندگی و اقداماتی حمایتی فوری در بحران باعث میشود کودکانمان رنج کمتری را تحمل کنند، سازگاری بهتری داشته باشندو دچار آسیبهای جسمی، ذهنی و اختلالات روانپزشکی کمتری شوند. همچنین در زمانی که بحران و شرایط استرسزا وجود ندارد، انجام کارهای مثل برقرای روال منظم در زندگی، آموزش مهارتهایی مثل حل مسئله ویژه کمک می کند فرزندمان در شرایط سخت، تابآوری و سازگاری بهتری داشته باشد.