اثری است از ضحی کاظمی به چاپ انتشارات مروارید. رمانی کوتاه که چهارمین اثر تالیفی نویسنده است، داستان از لابی بیمارستان آغاز می شود، شخصیت هایی که هر کدام در غم بیماری عزیز به سر می برند و یا شخصی خاص را از دست داده اند؛ هر بار در اتوماتیک لابی باز می شود و فردی نگران و مستاصل داخل و یا خارج می شود؛ مریم، مهشید، سینا، طاهره، دانیال و دیگرانی که تا کنون سرگذشتی مجزا داشته اند در این لحظه با یکدیگر همراه می شوند. و پیرمردی که چهره ای آشنا دارد، گویا هر کدام از آن ها او را در خواب و یا جایی دیگر در روزهای اخیر دیده اند. کتابی با کشش و جذابیت بالا که سرنوشت انسان هایی متفاوت با دردهایی متفاوت، شیوه زندگی متفاوت و روزگاری متفاوت را روایت می کند. کسانی که امروز همگی در این لابی حضور دارند.