از آغاز پیدایش جامعۀ انسانی، تمدنهای بزرگ و در رأس آنها ادیان الهی، بهویژه دین اسلام، برای حمایت از کسانی که امان میخواهند تدابیری اندیشیدهاند. این تدابیر در عصر حاضر، مفهوم حقوقی (پناهندگی) همراه با سازوکارهای اجرایی پیدا کردهاند، بهنحوی که هم در عرصۀ داخلی و هم در سطح بینالمللی بخش مهمی از موازین حقوقی را به خود اختصاص دادهاند. با وجود پیدایش و نضج حقوق بینالملل و قواعد، قانونها، نهادها و سازمانهای مرتبط با آن، همچنان تعارض منافع و اختلافهای عقیدتی و سیاسی و میل به سیادت و قدرتطلبی در روابط ملتها و گروههای مختلف سیاسی، اجتماعی و مذهبی حاکم است که این امر به شکلگیری جنگها و بیخانمانیهای داخلی و بینالمللی و در نهایت شکلگیری گروههای بزرگ پناهندگان، آوارگان و بیخانمانها منجر شده است. پس با پیدایش این گروهها، تعریف پناهنده و تعیین صلاحیت سازمانهای ذیربطی که قصد حمایت از این افراد را دارند، ضرورت پیدا کرده است. در این زمینه کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان سازمان ملل متحد مصوب ۱۹۵۱، سنگ بنای حقوق پناهندگی است که تعریف میکند پناهنده چه کسی است و حقوق افراد پناهنده و مسئولیت کشورهای عضو را نسبت به پناهجویان مشخص میکند. براساس این کنوانسیون آیین اعطای پناهندگی، موارد پایان پناهندگی و مستثنیات آن مشخص شده است. بر این اساس تمامی افراد حق پناهندگی ندارند؛ برای مثال جنایتکاران جنگی یا افراد ناقض حقوق بشر از این حق محروماند. این اثر با هدف تبیین و تحلیل حقوقی کنوانسیون مذکور و اسناد و منابع مرتبط با آن کنوانسیون و حقوق پناهندگان شکل گرفته است. با وجود اهمیت حقوق پناهندگی در روابط کشورها و دولتها با اتباع خود و کاربردی بودن آن، تاکنون کتاب درسی متناسب با سرفصلهای درس حقوق پناهندگی تألیف نشده، که این اثر در راستای رفع خلأ مذکور است.