استاد ابراهیم پورداود در پیشگفتار این فرهنگ در این باره نوشتهاند: «جای شادمانی است که یکی دیگر از لهجههای کهنسال مرزوبوم ما، گردآوری شده، به دسترس همگان گذارده میشود. این نامه که چندین هزار واژهی زرتشتیان ایران را دربردارد، به درخواست نگارندهی این پیشگفتار گردآوری شده و به خواهش نگارنده «فرهنگ بهدینان» نامیده شده است.بهدینان یا پیروان آیین بهی از هر کجای ایران که باشند، خواه از کرمان و یزد و خواه از تهران و آبادان، لهجهی مخصوص به خود دارند، چنانکه هم کیشان آنان، پارسیان، در هر جای هند که باشند به زبان گجراتی که یکی از زبانهای آریایی رایج هند است گویا هستند.… خود زرتشتیان ایران لهجهای را که در میان خود، در گفتوگوی با همدیگر، به کار برند دری خوانند، اما این نام به هیچ روی درست نیست و ممکن است مایهی اشتباه شود، زیرا دری آن چنان که پیشینیان نوشتهاند و امروزه در زبان ادبی ما شناخته و دانسته شده پیوستگی خاصی با لهجهی زرتشتیان ایران ندارد. اکنون این نام (دری) به زبان فصیح و ادبی فارسی برازندهتر است تا به یکی از لهجههای بومی گروهی.» این کتاب که چندین هزار واژه زرتشتیان ایران را در بردارد، به درخواست استاد «ابراهیم پورداود» گردآوری شده و نام «فرهنگ بهدینان» را گرفته است. «بهدینان» یا پیروان «آیین بهی»، از هر کجای ایران که باشند، خواه از کرمان و یزد وخواه از تهران و آبادان، لهجه مخصوص به خود دارند، چنان که هم کیشان آنان، «پارسیان»، در هر جای هند که باشند، به زبان گجراتی، که یکی از زبان های آریایی رایج هند است سخن می گویند. چون مناطق کرمان و یزد، هر یک مانند بسیاری از مناطق دیگر ایران، دارای لهجه ای است و یا واژه های مخصوص به خود دارد، این است که در هر یک از دو لهجه زرتشتیان کرمان و یزد که هر دو در این کتاب یاد شده، یک رشته واژه دیده می شود که در دیگری نیست. جای شادمانی است که یکی دیگر از لهجه های کهنسال مرز و بوم ما ، گرد آوری شده ،به دسترس همگان گذارده می شود. این نامه که چندین هزار واژه زرتشتیان ایران را در بر دارد ،به درخواست نگارنده این پیش گفتار گرد آوری شده و به خواهش نگارنده فرهنگ بهدینان نامیده شده است. گویشهای ایرانی پشتوانهای سترگ برای زبان پارسیاند و اگر روزی فرهنگی همهسویه برای زبان پارسی نوشته شود آن فرهنگ باید بر بنیاد فرهنگهای گویشهای گوناگون ایرانی نیز باشد. یکی از این گویشها گویش بهدینان یزد و کرمان است که خود ایشان آن را گویش «دری» خوانند.